ره یافتگان وصال

شهـــید ، محــمود عطــاری

تـاریـخ تولـد:  1346

عجب شیر روستای گوروان

تاریخ شهادت: 28/02/1365

منطقه ی عملیاتی:  حاج عمران

فرازی از وصیتنامه

شهـــید ، محــمود عطــاری

 مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ

نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ ۖ وَما بَدَّلوا تَبديلًا

هستند از مومنان که عهد بستند با خدای خویش بعضی هابه عهد خود وفا  کردند( شهید شدند ) و بعضی ها در انتظارند.

سوره مبارکه الأحزاب آیه ۲۳

الهی من می خواهم وصیتنامه ام را شروع کنم ولی با چه زبانی و با چه قلمیدرحالیکه دلم پراز خون و قلبم پراز گناه است ولی برخود وظیفه دانستم چند وصیتیبرای خانواده و برادرانم و امت شهید پرور بنویسم

جهاد، دری است از درهای بهشت که بر روی عده ای معدود از بندگان خاص بازمیشود.

جهاد عملی است که ایمان را در انسان محکم میکند و راه را برای رسیدن به شط خون شهدا بازمیکند.

الهی شکرگذارم که دوران جوانیم توفیق نبرد در راهت را برایمعنایت کردی و چون این وصیتنامه را مینویسم برخود میبالمکه من بنده گنهکاررا مورد لطف خویشقرار دادی.

اما الهی این را میدانم که تو همیشه یار ویاور رزمندگان و محرومین در همه حال هستی و میدانم که مهدی (عج) به بدنهای پاره پارهشده ی شهدا سرمیزند و به آنها دلداری میدهد.

خدایا مراببخش از اینکه:

برای مقابله با دشمنان بجای بینش مکتبی و عدالتخواهانه براساس خود خواهی قضاوت نمودم دیگران را مسخره وتحقیرکردم تا اشتباهات خودم پوشانده شود.

از اینکه: اگاهی ها وعلوم را دراختیاردیگران قرارندادم 

از اینکه : قول دادم عمل نکردم

از اینکه:برای پیاده کردن نمازدرجامعه سستی کردم گذشت شب وروز وحرکت هستی سبب رشد و پند گیری من نشد.

از اینکه: به والدینم احترام نگذاشتم غیبت کردم و از دیگران بدگویی کردم خودم را نیک جلوه دادم

از اینکه: برای برتری خود دیگران راخوار و سبک شمردم

سخنانی را گفتم وبدان عمل نکردم

تعهداتی که با خدابستم شکستم

از اینکه: همواره از دیگران عیبجویی وعیوب خودرا فراموش کردم.

روحشان  شاد و راهشان  مستدام