?
صفحه اصلي تماس با ما عناوين مطالب پروفايل وبلاگ جنگ نرم
نويسندگان
جديدترين مطالب
لوگوي وبلاگ
لينک همسنگران

هر روز با قران

التماس دعا از عزیزان

این قران را هم قران سرنیزه کردند

بعلت همراهی انصاریان با باغیان انقلاب

این پست ثابت حذف گردیده

[ دوشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۶ ] [ 14:4 ] [ قاسمی علی ]

🔸حکایتی شنیدنی🔸

دو نفر از شیعیان در گذرگاهی از بغداد به مجلس بزرگی رسیدند
پرسیدند: این مجلس متعلّق به کیست؟
گفتند: مجلس درس امام اعظم ابوحنیفه است
راوی حکایت می گوید: رفیق من که اسمش فضل بن حسن بود و مردی متعصّب در مذهب شیعه و در عین حال آدمی بحّاث و با اطلاع از مبانی مذهب بود گفت:
من می روم و با این مرد مباحثه می کنم و تا او را ملزم و مجاب نکنم از این مکان نمی روم

گفتم: این عالم بزرگی است و از عهدۀ بحث با او بر نمی آیی
گفت: من معتقد به مذهب حقم و حق مغلوب نمی شود
وارد مجلس شدیم و نشستیم و در یک فرصت مناسب فضل از جا برخاست و گفت:
ایها العالم من برادری دارم که رافضی است و من هر چه می خواهم به او بفهمانم که ابوبکر بعد از پیامبر اکرم افضل امّت و خلیفۀ به حق بوده قبول نمی کند و می گوید: علی بن ابیطالب افضل و خلیفۀ به حق است
شما یک دلیل قاطعی به من یاد بدهید که به او بفهمانم و او را به راه راست بیاورم
ابوحنیفه گفت: به برادرت بگو بهترین و روشن ترین دلیل این است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همواره در میدان های جنگ آن دو بزرگوار ابوبکر و عمر را کنار خود می نشاند و علی را مقابل نیزه و شمشیر دشمن می فرستاد! و این نشان می دهد که آن دو نفر محبوب پیامبر بوده اند و چون آن حضرت می خواسته که آنها بعد از خودش جانشین باشند آنها را حفظ می کرد! و چون علی را دوست نمی داشت طردش می کرد و او را به میدان می فرستاد تا کشته شود و این بهترین دلیل بر افضلیت ابوبکر و عمر است
فضل گفت: بله من این را به برادرم می گویم
ولی او ازقرآن به من جواب می دهد که خداوند فرموده است:
«خداوند مجاهدین را بر قاعدین و نشستگان برتری داده و اجری بزرگ برای آنان آماده است»
و به حکم این آیه علی چون مجاهد بوده افضل از ابوبکر و عمر است که قاعد بوده اند
ابوحنیفه گفت: به او بگو از این بهتر می خواهی که ابوبکر و عمر قبرشان کنار قبر پیامبر و چسبیده به قبر آن حضرت است در حالی که قبر علی از قبر پیامبر دور افتاده و در عراق است!
فضل گفت: بله این را هم به برادرم می گویم
امّا او می گوید: آن ها غاصبانه در کنار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دفن شده اند!
برای این که خداوند فرموده است:
«ای مؤمنان بدون اذن و اجازۀ پیامبر داخل خانه اش نشوید..»
و می دانیم که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در خانۀ خودش دفن شده و آن دو نفر بدون اذن در خانۀ آن حضرت دفن شده اند و محل دفن ایشان غصبی است
ابوحنیفه که از این گفتگو سخت ناراحت شده بود تأمّلی کرد و سپس با لحنی تند گفت: به این برادر خبیثت بگو آنها غاصبانه در خانه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم دفن نشده اند! بلکه عایشه و حفصه که دختران آن دو بزرگوار و همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و از پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مهریه طلبکار بودند پدرانشان را در مهریه خودشان دفن کردند!
فضل گفت: بله من این مطلب را هم به برادرم گفته ام ولی او باز آیه ای برای من می خواند و می گوید: پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم به همسرانش بدهکار نبوده است
برای اینکه خداوند فرموده است:
«ای پیامبر ما همسران تو را که مهرشان را پرداخته ای برای تو حلال کردیم»
طبق این آیه پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم مهریۀ زن هایش را داده بود و وقتی که از دنیا رفت به زن هایش بدهکار نبوده است
ابوحنیفه اندکی تأمّل کرد و گفت:
به این برادرت بگو درست است که همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم مهریّه طلبکار نبوده اند اما سهم الارث که از ماتَرَک پیامبر داشته اند و ماتَرَک یعنی آنچه پیامبر اکرم بعد از مرگش از خود باقی گذاشته نیز همین خانه اش بوده و شرعاً سهمی هم از آن خانه به همسرانش می رسد و چون عایشه و حفصه وارث پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بوده اند پدرانشان را در سهم الارث خودشان دفن کرده اند و بنابر این غصبی در کار نبوده است!
فضل گفت: بله من این را هم به برادرم گفته ام.
ولی او می گوید: شما آقایان سنّی ها مگر نمی گویید: پیامبر ارث نمی گذارد و خودتان حدیث نقل می کنید که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است:
«ما پیامبران اصلاً ارث نمی گذاریم و هر چه از ما باقی مانده صدقه است»
پس طبق گفته خودتان عایشه و حفصه سهم الارث نداشته‌اند
به همان دلیلی که شما حضرت فاطمه علیها السلام را از فدک محروم کردید و گفتید: پیامبر صلی الله علیه وآله ارث نمی گذارد آن دو همسر نیز نباید ارث ببرند
آیا دختر از پدر ارث نمی برد اما همسر از شوهر ارث می برد؟!
سخن که به اینجا رسید ابوحنیفه حسابی از کوره در رفت و گفت این مرد را بیرون کنید او شیعه است و اصلا برادر ندارد
پیشنهاد:
بعنوان هدیه ای به محضر امیرالمومنین علیه السلام بجاست اگر این دلایل حقانیت شیعه بودنمان را حفظ کنیم به فرزندانمان بیاموزیم.

✅🌹✅🌹✅🌹

[ یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ ] [ 6:8 ] [ قاسمی علی ]

انا لله و انا الیه رجعون. مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا از مؤمنان مردانی هستند که به آنچه با خدا بر آن پیمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا کردند، برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نایل شدند] و برخی از آنان [شهادت را] انتظار می برند و هیچ تغییر و تبدیلی [در پیمانشان] نداده اند، دوست و همکار ارجمند ، آقای روح الله زمانیکه سبک بالان به سهولت پرواز می‌کنند و تمام خاطرات تلخ و شیرین بیش از سه دهه در کنار هم بودن را که باصبوری و پشتکاری به تمام معنا و با سربلندی پشت گذاشتیم و تمام عمر خود را در پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی و در راس ان در پیروی از ولی امر مسلمین گذاشتند. این گونه بود که پروانه روحش به اعلی علیین پرواز کرد. پروازی ملکوتی ارجمند گرانمایه ، پدر خانم بزرگوارتان حاج کریم حرمتی ، فقدانشان هم سیر در راه خداست و امیدوارم که این باور، اندکی از غم شما و خانواده محترم خواهد کاست. اندوه ما در غم از دست دادن آن عزیز بزرگوار در واژه ها نمی گنجد تنها می توانیم از خداوند برایتان صبوری و برای آن مرحوم روحی شاد و آرام طلب کنیم. تسلیت اینجانب علی فائقی را در مصیبت وارده پذیرا باشید. فقدان وارده را از صمیم قلب به شما و همه ی بازماندگان تسلیت عرض نموده و علودرجات را برای آن عزیز سفر کرده خواهانم. روحشان شاد و راهشتان مستدام باد.

[ پنجشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۴ ] [ 14:36 ] [ قاسمی علی ]

❇️ در رثای آفتاب ❇️

بیماری شدت پیدا کرده ؛ از عمل گریزی نیست ؛ اما رنگ رخسار امام گویای حدیث فراق است و درد افتراق ؛ امام آماده سفر و هجرتی بی بازگشت . از اتاق عمل پیام می‌رسد : � از مردم بخواهید دعا کنند خدا مرا بپذیرد � انگار عجله برای رفتن دارد نمی دانم از شوق لقای یار است یا ....... بگذریم . لحظه وصال نزدیک است و آرامش و اشتیاق امام بیشتر ؛ زمینیان تلاش کردند او را از سفر باز دارند اما افلاکیان بیشتر دلتنگ او بودند تا اینکه لحظه موعود فرا رسید و صاحب نفس � یا اَیَّتُها النَّفسُ المُطمَئِنَّه � در ساعت ۲۲ : ۲۲ سیزدهم خرداد از نفس افتاد و ندا آمد که : � روح‌ بلند و ملکوتی حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست � حضرت روح الله ! نمیدانم چه سری ست در اینکه فرمودی : سالها می گذرد حادثه ها می آید انتظار فرج از نیمه خرداد کشم اما همین قدر میدانم که در خرداد ۴۲ به جان ما روح‌ تازه بخشیدی و در خرداد ۶۸ با رفتنت جسممان را بی روح گذاشتی . شاید هم میخواستی بگویی هر آمدنی را رفتنی ست اگر در خردادی آمدیم باید در خرداد دیگری هم برویم ؛ اما هر چه بود با رفتنت ؛ دنیا بر سرمان آوار شد ؛ خاک عزا بر سرمان شد ؛ دلمان شکست ؛ روحمان جریحه دار شد ؛ نفسمان به شماره افتاد ؛ آخر چه وقت رفتن بود ؟ اما رفتی و امتی را یتیم گذاشتی ؛ باورمان نمی شد اما انگار هاتف غیبی ندا داد : ای جماعت خاک عالم سر کنید هجرت خورشید را باور کنید جز تسلیم در برابر مشیت الهی چاره ای نداشتیم ؛ همه جا سیاهپوش شد ؛ یقین داریم که عرشیان و فرشیان با هم پیکر پاکت را تا خانه ابدی بدرقه کردند . ز اوج‌ آسمان خورشید می رفت به استقبال تابوتش به پرواز یازده میلیون عاشق دلسوخته با تو وداع کردند بمیرم برای مادرت زهرا (س) که کمتر از انگشتان دست در تشییع جنازه اش آنهم شبانه و مخفیانه حضور داشتند ؛ صدای گریه و شیون در آسمانها پیچید ؛ نوجوانان همانند طفلان مسلم سر بر شانه یکدیگر مویه می کردند ؛ مردان به رسم عزای حسین ؛ بر سر و سینه می زدند ؛ زنان چون مادران جوان از دست داده بی قراری می‌کردند ؛ هیچکس را یارای تحمل این مصیبت عظمی نبود . در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن ‌ من به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود اماما ! اگر چه دعای � خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار � مستجاب نشد ؛ چه میتوان کرد ؟ رسم روزگار است از مرگ گریزی نیست ؛ اما یقین داریم که خدا اندیشه و مکتب تو را تا ظهور و انقلاب مهدی (عج) زنده نگه خواهد داشت ؛ ما فقط جسم تو را به خاک سپردیم اما اندیشه های ناب اسلام محمدی تو را در قلبهایمان جا داده ایم و‌ عهد می بندیم پرچمی که تو بر افراشتی هرگز بر زمین نخواهیم گذاشت . که خبر داشت که یک شهر در اندیشه تو تو نهان از همه آهنگ سفر خواهی کرد ای یار سفر کرده ! ما با یک چشم در غم از دست دادن تو اشک ریختیم و با چشمی دیگر ؛ جانشینت را به نظاره نشستیم چرا که باور داریم : خامنه ای ؛ خمینی دیگر است ولایتش ولایت حیدر است چون تو گفتی آقای خامنه ای برای رهبری لیاقت دارد و امروز در فراق تو ؛ دل خوش کردیم به جانشین خلفت حضرت امام خامنه ای (مد) تا به وصیتت عمل کنیم که فرمودی : � پشتیبان ولایت فقیه باشید تا آسیبی به مملکت شما نرسد � اگر چه عکس تو در قاب تنگ دیده شکست تو را به وسعت آیینه ها ادامه دهیم ای فرزند فاطمه (س) ! ناگهان باز دلم یاد تو افتاد و شکست ؛ خواب بودیم بیدارمان کردی ؛ آشفته بودیم سر و سامان مان دادی ؛ ذلیل بودیم عزت مان دادی بلطف پروردگار . به اعتراف اندیشمندان غربی ؛ انقلاب اسلامی روحی بود در کالبد جهان بی روح و بزرگترین حادثه عصر فرامدرن بود و به باور خود ما ؛ انقلاب اسلامی بزرگترین حادثه تاریخ اسلام بود در عصر غیبت کبری ؛ در عصر حاکمیت کفر و الحاد ؛ در عصر حاکمیت رژیم ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و در یک کلمه در عصر محجوریت و غربت دین . بگذار تا بگرییم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع جانان ذکر مصیبت امانم نداد عرض تسلیتی داشته باشم محضر مخاطبان گرامی که بگویم :

� اِنّا لله وَ اِنّا اِلَیهِ راجِعون �

� وَ سَیَعلَمُ الَّذینَ ظَلَموا اَیَّ مُنقَلَبِِ یَنقَلِبون �

التماس دعا

دکتر پور خردمند

[ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ ] [ 9:36 ] [ قاسمی علی ]

روزی سلطان محمّدخدابنده بر همسر خود خشم گرفت و در یک جلسه او را سه طلاقه کرد؛ ولی به دلیل علاقۀ بسیاری که به وی داشت, خیلی زود از کردارِ خویش پشیمان شد و به همین خاطر عالمان سنی را دعوت نمود و از آنان مشورت خواست. آنها گفتند: هیچ راهی وجود ندارد، مگر این که نخست فرد محلّل (فردی غیر از سلطان) با او ازدواج کند, سپس مجدداً سلطان میتواند با او ازدواج کند. سلطان گفت: برای من پذیرشِ این امر، بسیار سخت است. آیا راه دیگری وجود ندارد؟ شما علما در بسیاری از مسائل با یکدیگر اختلافِ نظر دارید , فقط در همین یک مسئله همه باهم اتفاق نظر دارید؟! گفتند : بله. در این هنگام یکی از مشاوران اجازۀ سخن خواست و اظهار داشت: جناب سلطان! در شهر علامه ای زندگی میکند که چنین طلاقی را باطل میداند، خوب است او را نیز احضار نموده و نظر او را جویا شوید.(منظورِ وی، علامه حلی بود.) عالمان سنی بر آشفتند و گفتند: آن عالم، رافضی مذهب بوده و رافضیان, افرادی کم عقل و بی خِرَد میباشند و اصلا در شأنِ سلطان نیست که چنین فردی را به حضور بپذیرد. سلطان گفت: به هر حال دیدن او خالی از فایده نیست و دستور داد علامه حلی را در محضر او احضار نمایند. وقتی علامه وارد مجلس سلطان محمّد خدابنده شد, علمای مذاهب چهارگانه ی اهل سنت نیز در آن جلسه حاضر بودند. علامه بدون هیچ ترس و واهمه ای نعلینِ (کفش) خود را به دست گرفت و خطاب به همۀ حاضران سلام کرد و آنگاه یک راست به سمت سلطان رفت و در کنار او نشست. عالمان سنی رو به سلطان کرده و گفتند : دیدید؟ ما نگفتیم شیعیان, افرادی سبک سر و بی عقل میباشند؟! سلطان گفت: او عالِم است. دربارۀ رفتار او از خودش سؤال کنید. آنها به علامه گفتند: چرا به سلطان سجده نکردی و آداب تشریفاتِ حضور را به جا نیاوردی؟ علامه گفت: رسولِ خدا از هر سلطانی برتر و بالاتر بود و کسی بر او سجده نکرد، بلکه فقط به آن حضرت سلام می‌کردند و خدای تعالی نیز فرموده است : (چون داخل خانه ای شدید به یکدیگر سلام کنید، سلام و درودی که نزد خداوند مبارک و پاک است.) از سوی دیگر به اتفاق ما و شما، سجده برای غیر خدا حرام است. پرسیدند: چرا جسارت کردی و کنار سلطان نشستی؟ علامه پاسخ داد: چون جای دیگری برای نشستن نبود و از طرفی سلطان و غیرسلطان با یکدیگر مساوی اند و این جسارت به محضر سلطان نیست. پرسیدند: چرا کفش های خود را به داخل مجلس آوردی؟ آیا هیچ آدم عاقلی در محضرِ سلطان و چنین مجلسی این گونه رفتار میکند؟ علامه گفت: ترسیدم حَنَفی ها کفش هایم را بدزدند همانگونه که ابوحنیفه، نعلینِ رسول اکرم را دزدید. علمای حنفیِ حاضر در آن مجلس برآشفتند و فریاد زدند : چرا دروغ میگویی؟ این تهمت است. ابوحنیفه کجا و زمان پیامبر کجا؟ ابوحنیفه صد سال پس از پیامبر تازه به دنیا آمد. علامه گفت: ببخشید اشتباه از من بود. احتمالا شافعی , نعلینِ پیامبر را سرقت کرده است. این بار صدای شافعی ها درآمد که شافعی در روز مرگِ ابوحنیفه و دویست سال پس از شهادت پیامبر دیده به جهان گشوده است. علامه گفت: چه میدانم! شاید کار مالِک بوده است. علمای مالکی هم مثل حنفی ها و شافعی ها و به همان شیوه اعتراض کردند. علامه گفت: پس فقط احمد بن حنبل میماند.قطعا سارق احمد بن حَنبل است. حنبلی ها هم برآشفتند و به اعتراض و انکار پرداختند. در این لحظه علامه رو به سلطان کرد و گفت : جناب سلطان! ملاحظه کردید که اینان اقرار کردند هیچ یک از رؤسای این مذاهبِ چهارگانۀ اهل سنت در زمان حیات رسول خدا حاضر نبوده اند و حتی صحابۀ آن حضرت را هم ندیده اند... سلطان گفت: آیا این حرف صحیح است؟ عالمان سنی گفتند: بله هیچ یک از این چهار نفری (که رئیس مذاهب اهل سنت میباشند), رسول خدا و صحابۀ آن حضرت را درک نکرده اند آنگاه علامه گفت : ولی ما شیعیان , پیرو آن آقایی هستیم که به منزلۀ نَفس و جانِ رسول خدا بود و از کودکی در دامان پیامبر پرورش یافت و بارها و بارها از سوی آن حضرت به عنوان وصی و جانشین رسول خدا معرفی شد. سلطان که متوجه حقانیت مذهب شیعه شده بود پرسید: نظر شیعه دربارۀ این طلاق چیست؟ علامه پرسدید: آیا جنابعالی طلاق را در سه مجلس و در محضر دو نفرِ عادل , جاری نموده اید سلطان گفت: نه! علامه گفت: در این صورت طلاق باطل میباشد چون فاقد شرایط صحت است. آنگاه سلطان محمّد خدابنده به دست علامه شیعه شد و به حاکمان شهرهای تحت فرمانش نامه نوشت که از این پس با نام ائمۀ دوازدهگانه ی شیعه خطبه بخوانند و به نام ائمە ی اطهار , سکه ضرب کنند و نام آنان را بر در و دیوار مساجد و مشاهد مشرفه حک نمایند.

#کانال_حوادث_آخرالزمان_ #گفتمان_مهدویت اَلّلهُمـّ؏َجِّل‌لِوَلیِّڪَ‌الفَرَج‌

[ دوشنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۴ ] [ 9:44 ] [ قاسمی علی ]

خداوند در قرآن مجید می‌فرماید:
زنی سالخورده و نازا باردار شد؛
دختری مجرد و پاکدامن، بدون همسر، فرزندی به دنیا آورد؛
چاقو نبرید؛
آتش نسوزاند؛
ماهی، بنده‌ای را بلعید ولی او را هضم نکرد؛
شتری از دل صخره بیرون آمد؛
ماه دو نیم شد؛
نوزادی سخن گفت؛
دریا شکافته شد...

خداوند می‌خواهد به ما بگوید:
او پروردگار ناممکن‌هاست...
پس نومید نشو و به خدای قادر متعال تکیه و توکل کن؛
که قدرت تو، نه به اندازهٔ امکاناتت، بلکه به اندازهٔ تکیه و توکّل تو به خداست؛
اگر خالصانه بندگی کنی، او رسم خدایی را خوب بلد است؛
و اگر فقط رضای او را بجویی، ناممکن‌ها ممکن خواهد شد.


[ چهارشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۴ ] [ 22:35 ] [ قاسمی علی ]

وصیتانه سردار شهید اسدالله قربانی

وصیتنامه سردارشهید اسدالله قربانی
وصیتانه سردارشهید اسد الله قربانی شیرامین
سرداررشید اسلام، شهید اسدالله قربانی شیرامین
نام پدر : ..................................................................................................... عباسقلی
تاريخ تولد: .............................................................................................5 شهریور 1339
محل تولد: ....................................................................................... شهرستان آذر شهر
رشته تحصيلي: .................................................................................................جغرافیا
نام دانشگاه : ...................................................................................................... تبریز
تاريخ شهادت : .....................................................................................23 شهریور 1362
محل شهادت: ..........................................................................................منطقه جوانرود
عمليات: ............................................................................................................رمضان
در مسیر زندگی ام از روزی که انقلاب را درک کردم و امامم را شناختم ، خدا شاهد است که همیشه سعی ام بر این بوده
که در خط امام حرکت کنم و برای خدا کار کنم . با اینکه تهمت ها بشنوم و افتراها بپذیرم
همیشه برادران ، فکرم این بوده که اگر جام شهادت را قطره قطره و جرعه جرعه در قبال تنم بدهند و قطعه قطعه بشوم
و جرعه جرعه بنوشم و دست آخر تمام انرا سر کشیده باشم.

وصیتانمه شهید اسدالله قربانی

[ چهارشنبه ۲۹ اسفند ۱۴۰۳ ] [ 16:26 ] [ قاسمی علی ]

مردم کوفه با امام حسین(ع) آزمایش نشدند، چون هنوز امام حسین(ع) به کوفه نرسیده بود و آنها هنوز حضرت را درک نکرده بودند.

👈 بلکه آنها با #نایب امام یعنی حضرت مسلم آزمایش شدند و چون در این آزمایش مردود شدند وقتی امام حسین(ع) رسید، مقابل او هم ایستادند.

🔷 ما در زمان غیبت با نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف امتحان می‌شویم و وقتی حضرت آمد دیگر وقت امتحان نیست، بلکه اگر در اطاعت از #نایبش امتحان پس داده باشیم یار او خواهیم بود ان‌شاءالله. اما اگر نسبت به منویات نایبش کوتاهی کنیم در یاری از امام زمان(عج) هم کوتاهی خواهیم کرد.

لذا شهید سلیمانی فرمود: شرط عاقبت‌ بخیری ارتباط دلی و قلبی و حقیقی با امام خامنه‌ای است. هر کس صدای نایب امام زمان را نشنود صدای امام زمان(عج) را نخواهد شنید.

[ یکشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۳ ] [ 19:10 ] [ قاسمی علی ]

/yib.mp4جنایات_صهیونیستها_2/https://uupload.ir/view

خواهش می کنم از بینندگان عزیزی که بیماری قلبی دارند این کلیپ را نبینند

💠♦️شاید در عمرتان چنین فیلمی جگر خراش ندیده باشید

چه کسی دل دارد تا آخر این فیلم را نگاه کند

رفتار سگ های وحشی صهیونیستها با اسیران مظلوم فلسطینی

یا صاحب الزمان....به فریادشان برس

این مظلومیت دیر یا زود گریبان ان پست ها را خواهد گرفت

دانلود فایل با لینک مستقیم">دانلود فایل با لینک مستقیم

[ چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ ] [ 23:52 ] [ قاسمی علی ]
[ پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ 15:56 ] [ قاسمی علی ]

فزت-ورب-الکعبه-.mp4">فزت-ورب-الکعبه-.mp4

مولا امیرالمومنین علی علیه السلام کيفيت ولادت حضرت علی ( ع ) نخستين فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دوفرزند هاشم اند . پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبدمناف است و مادر او فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبدمناف مي باشد . خاندان هاشمی از لحاخ فضائل اخلاقی و صفات عاليه انسانی در قبيله قريش و اين طايفه در طوايف عرب ، زبانزد خاص و عام بوده است . فتوت ، مروت ، شجاعت وبسياری از فضايل ديگر اختصاص به بني هاشم داشته است . يک از اين فضيلتها در مرتبه عالی در وجود مبارک حضرت علی ( ع)موجود بوده است . فاطمه دختر اسد به هنگام درد زايمان راه مسجدالحرام را در پيش گرفت و خود را به ديوار کعبه نزديک ساخت و چنين گفت : " خداوندا ! به تو و پيامبران و کتابهايی که از طرف تو نازل شده اند و نيز به سخن جدم ابراهيم سازنده اين خانه ايمان راسخ دارم . پرودگارا ! به پاس احترام کسی که اين خانه را ساخت ، و به حق " کودکی که در رحم من است ، تولد اين کودک را بر من آسان فرما ! لحظه ای نگذشت که ديوار جنوب شرقی کعبه در برابر ديدگان عباس بن عبدالمطلب و يزيد بن تعف شکافته شد . فاطمه وارد کعبه شد ، و ديوار به هم پيوست . فاطمه تا سه روز در شريفترين مکان گيتی مهمان خدا بود . و نوزاد خويش سه روز پس از سيزدهم رجب سي ام عام الفيل فاطمه را به دنيا آورد . دختر اسد از همان شکاف ديوار که دوباره گشوده شده بود بيرون آمد و گفت : پيامی از غيب شنيدم که نامش را " علـــی " بگذار . " شهادت امام علی ( ع ) بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی ، و برک بن عبدالله تميمی و عمروبن بکر تميمی در يکی از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونريزي ها و جنگهای داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود ياد کردند و سرانجام به اين نتيجه رسيدند که باعث اين خونريزی و برادرکشی حضرت علی ( ع ) و معاويه و عمروعاص است . و اگر اين سه نفر از ميان برداشته شوند ، مسلمانان تکليف خود را خواهنددانست . سپس با هم پيمان بستند که هر يک از آنان متعهد کشتن يکی از سه نفر گردد . ابن ملجم متعهد قتل امام علی ( ع ) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشستند . آن شب حضرت علی ( ع ) در خانه دخترش مهمان بودند و از واقعه صبح با خبر بودند ، وقتی موضوع را با دخترش در ميان نهاد ، ام کلثوم گفت : فردا جعده را به مسجد بفرستيد . حضرت علی ( ع ) فرمود : از قضای الهی نمي توان گريخت . آنگاه کمربند خود را محکم بست و در حالی که اين دو بيت را زمزمه مي کرد عازم مسجد شد . کمر خود را برای مرگ محکم ببند ، زيرا مرگ تو را ملاقات خواهدکرد . و از مرگ ، آنگاه که به سرای تو درآيد . جزع و فرياد مکن ابن ملجم ، در حالی که حضرت علی ( ع ) در سجده بودند ، ضربتی بر فرق مبارک خون از سر حضرتش در محراب جاری شد و محاسن آن حضرت وارد ساخت . شريفش را رنگين کرد . در اين حال آن حضرت فرمود : " فزت و رب الکعبه " به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم سپس آيه 55 سوره طه را تلاوت فرمود : " شما را از خاک آفريديم و در آن بازتان مي گردانيم و بار ديگر از آن بيرونتان مي آوريم . حضرت علی ( ع ) در واپسين لحظات زندگی نيز به فکر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنين وصيت فرمود : " شما را به پرهيزکاری سفارش مي کنم و به اينکه کارهای خود را منظم کنيد و اينکه همواره در فکر اصلاح بين مسلمانان باشيد . يتيمان را فراموش نکنيد ، حقوق همسايگان را مراعات کنيد . قرآن را برنامه ی عملی خود قرار دهيد . نماز را بسيار گرامی بداريد که ستون دين شماست . حضرت علی ( ع ) در 21ماه رمضان به شهادت رسيد و در نجف اشرف به خاک سپرده شد ، و مزارش ميعادگاه عاشقان حق و حقيقت شد .

[ سه شنبه ۲۲ فروردین ۱۴۰۲ ] [ 12:15 ] [ قاسمی علی ]

فضیلت ماه شعبان
امام خامنه‌ای: «ما وارد ماه شعبان شدیم؛ ماه عبادت، ماه توسّل، ماه مناجات؛ وَ اسمَع دُعائی اِذا دَعَوتُک، وَ اسمَع نِدائی اِذا نادَیتُک؛ فصل مناجات با خدای متعال، فصل مرتبط کردن این دلهای پاکْ با معدن عظمت، با معدن نور؛ این را قدر باید دانست. این مناجات شعبانیّه یک تحفه‌ای است که در اختیار ما قرار داده شده است. خب ما دعا خیلی داریم، همه‌ی این دعاها هم پر از مضامین عالی است، امّا بعضی یک برجستگی خاصّی دارند... ماه شعبان یک چنین ماهی است؛ دلهای پاک، دلهای نورانی، دلهای جوان، از این موقعیّت بهره بگیرند، استفاده کنند، رابطه‌تان را با خدا قوی کنید.» ۱۳۹۲/۳/۲۲

[ سه شنبه ۲۳ اسفند ۱۴۰۱ ] [ 9:43 ] [ قاسمی علی ]

💎السَّلاَمُ عَلَي مُحْيِي الْمُؤْمِنِينَ وَ مُبِيرِ الْكَافِرِينَ

💎سلام بر حيات بخش مؤمنان، و نابودكننده كافران

📚فرازی از زیارت نامه حضرت مهدی(عج)

🍃سلام امام زمانم🍃
سلام بر تو ای مولایی که در شب ظلمانی غیبت، مومنان چشم به راه طلوعت هستند
و در صبح ظهور، شکرگزار آمدنت...

[ چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ] [ 21:39 ] [ قاسمی علی ]

بسم الله الرحمن الرحیم

🖊 چرا امریکا قابل اعتماد نیست و شیطان بزرگ نامیده میشود ؟

🍥 ترکیه

🔺 با حزب‌الله لبنان ارتباط ندارد.

🔺با یمن ارتباط ندارد.

🔺از بشار اسد حمایت نمی‌کند.

🔺فعالیت موشکی ندارد.

🔺نفت ندارد.

🔺هسته‌ای ندارد.

🔺مسئولینش عمامه و ریش ندارند.

🔺کراوات می‌زنند.

🔺با اسرائیل رابطه خوب دارد.

🔺پایگاه اینجیرلیک، آمریکا در این کشور است.

🔺عضو ناتو، و نزدیک ترین متحد آمریکا به حساب می آید.

🔺روابط جنسی آزاد دارد و...

✅ اما با وجود تمام این موارد آمریکا، ترکیه را تحریم کرد و علیه نزدیک ترین متحد خود، جنگ اقتصادی به راه انداخته است.

🏵 دستیار سابق دونالد ترامپ در کتابی که اخیرا به نگارش درآورده است اعلام کرد ترامپ در صورت جدایی ملانیا (همسرش) از او، ویزای شهروندی وی را باطل و ملانیا را از آمریکا اخراج خواهد کرد.

✅ دولت مصدق ، همه جانبه غلام حلقه به گوش آمریکا بود، مصدق حامی حزب الله و حماس نبود، حامی روحانیت هم نبود، بااسرائیل هم مشکلی نداشت، فقط گفت نفت ایران حق ایرانیان است، به خاطر این حرف حق، آمریکا برای همیشه از صحنه روزگار محوش کرد.

✅ حسنی مبارک دیکتاتور مصر، مگر دست نشانده و مورد حمایت آمریکا نبود؟ بعد از آنکه آمریکا به اهدافش در مصر رسید، مبارک به مهره سوخته تبدیل شد و او را به زباله دان تاریخ فرستادند.

✅ مگر صدام مورد حمایت همه جانبه آمریکا نبود؟ در جنگ ۸ ساله علیه ایران همه جوره به صدام کمک کردند، سرنوشتش چه شد؟ کشورش به دست آمریکا به ویرانه ای تبدیل و خودش را هم اعدام کردند.

✅ مگر آمریکا به قذافی و لیبی نگفت فعالیت هسته ای را متوقف کنید، تحریم هارا لغو می کنیم؟ لیبی هسته ای اش را نابود کرد، بعدها بهانه موشک ها را گرفتند، موشک هایش را سوار بر کشتی برای آمریکا فرستاد، دست لیبی خالی ماند، آمریکا به لیبی حمله کرد، لیبی تبدیل به خرابه ای شد، و قذافی را هم کشتند.

✅ مگر شاه ایران متحد و غلام حلقه به گوش آمریکا نبود؟ چرا از او در برابر انقلاب، ملت و خمینی کبیر حمایت نکردند؟ حتی زمانی که شاه از کشور فرار کرد، اجازه ورود به آمریکا را به او ندادند، و ناچار به مصر پناهنده شد.

✅ مگر آمریکا در قضیه برجام نگفت اگر ایران فعالیت هسته ایش را کنار بگذارد روز اجرای توافق تحریم ها لغو خواهند شد؟ ایران(دولت اصلاح طلب روحانی) هسته ایش را نابود کرد، اما آمریکا تحریم ها را لغو نکرد هیچ، تحریم های ظالمانه دیگری وضع کرد و از برجام خارج شد.

✅ مگر آمریکا دم از حقوق بشر نمی زند؟ پس چرا خون ملت های بیگناه، سوریه، عراق، فلسطین، افغانستان، پاکستان، یمن، میانمار و... را می ریزد و تجاوزاتش را هر روز بیشتر می‌کند.

✅ کسانی که دم از مذاکره با آمریکا می زنند دقیقا و حقیقتا خیلی ابله اند که چندین کودتای نافرجام درایران، حمله طبس، حمله به هواپیمای ایرانی و شهید شدن ۲۹۰ نفر انسان بیگناه، ایجاد فتنه درسال های 1401،96،88،78 در کشور، تحریم های ظالمانه و فلج کننده و... را فراموش کنند.

✅ آمریکا اگر حامی حقوق بشر است، چرا واردات دارو به ایران را برای افراد نیازمندی که زندگیشان به مصرف این دارو ها وصل است تحریم می‌کند و به کام مرگ می فرستد؟

✅ مگر نمی‌دانید و نمی بینید که آمریکا برای نابودی حکومت اسلامی ایران، در سال ۲۰۱۸ بیش از ۵ جلسه با سازمان منافقین برگزار کرده است؟

✅مگر نمی بینید به دستور آمریکا داعش تشکیل شد برای نابودی ایران؟که بحمدالله با درایت فرمانده معظم کل قوا و سربازان مدافع وطن و حرم، تکفیری‌ها را در نطفه، و قبل از اینکه پایشان به ایران برسد نابود کرند.

✅ اینها تنها بخشی از جنایات، بدعهدی، خیانت و چهره شیطانی کشوری خبیث به نام آمریکا است و داستان خیانت، براندازی و بدعهدی شیطان بزرگ در حق ملت های آزاد و مستقل جهان همچنان ادامه دارد...

️ امام خمينى(ره) ؛

آنهایی که خواب آمریکا را می بینند ، خدا بیدارشان کند.

[ دوشنبه ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ] [ 19:15 ] [ قاسمی علی ]

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ

*- اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ

سلام بر تو اى ابا عبداللّه و بر روانهائى که فرود آمدند به آستانت ، بر تو از جانب من سلام خدا باد همیشه تا من زنده ام و برپا است شب و روز و قرار ندهد این زیارت را خداوند آخرین بار زیارت من از شما

*- اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

سلام بر حسین و بر على بن الحسین و بر فرزندان حسین و بر اصحاب و یاران حسین

[ چهارشنبه ۲ شهریور ۱۴۰۱ ] [ 10:35 ] [ قاسمی علی ]

سلام

خوبین؟

هر وقت بابام می‌دید لامپ اتاق یا پنکه روشنه و من بیرون اتاقم، می‌گفت
چرا اسراف؟ چرا هدر دادن انرژی؟ 🤔
آب چکه می‌کرد، می‌گفت: اسراف حرامه!😔
اتاقم که بهم ریخته بود می‌گفت: تمیز و منظم باش؛ نظم اساس دینه..🙄
حتی درزمان بیماریش نیز  تذکر می‌داد
مدام حرفهای تکراری وعذاب‌آور،😤

تا اینکه روز خوشی فرا رسید؛ چون می‌بایست در شرکت بزرگی برای کار، مصاحبه بدم.
با خود گفتم اگر قبول شدم، این خونه کسل کننده و پُر از توبیخ رو، ترک می‌کنم.😅
صبح زود حمام کردم، بهترین لباسمو پوشیدم و خواستم برم بیرون که پدرم بِهم‌ پول‌ داد و با لبخند گفت: فرزندم!😍

۱-مُرَتب و منظم باش؛
۲-همیشه خیرخواه دیگران‌ باش
۳-مثبت اندیش باش؛
۴-خودت رو باور داشته باش؛

تو دلم غُرولُند کردم که در بهترین روز زندگیم هم از نصیحت دست بردار نیست و این لحظات شیرین رو زهرمارم می‌کنه!😔

با سرعت به شرکت رویایی‌ام رفتم، به در شرکت رسیدم، با تعجب دیدم هیچ نگهبان و تشریفاتی نبود، فقط چند تابلو راهنما بود!
به محض ورود، دیدم آشغال زیادی در اطراف سطل زباله ریخته، یاد حرف بابام افتادم؛ آشغالا رو ریختم تو سطل زباله..

اومدم تو راهرو، دیدم دستگیره در کمی از جاش دراُومده، یاد پند پدرم افتادم که می‌گفت: خیرخواه باش؛ دستگیره رو سر جاش محکم کردم تا نیوفته!

از کنار باغچه رد می‌شدم، دیدم آبِ سر ریز شده و داره میاد تو راهرو، یاد تذکر بابا افتادم که اسراف حرامه؛ لذا شیر آب رو هم بستم..‌

پله‌ها را بالا می‌رفتم، دیدم علیرغم روشنی هوا چراغ‌ها روشنه، نصیحت بابا هنوز توی گوشم زمزمه می‌شد، لذا اونا رو خاموش کردم!

به بخش مرکزی رسیدم و دیدم افراد زیادی زودتر از من برای همان کار آمدن و منتظرند نوبتشون برسه

 چهره و لباسشون رو که دیدم، احساس خجالت کردم؛ خصوصاً اونایی که از مدرک دانشگاههای غربی‌شون تعریف می‌کردن!
عجیب بود؛ هر کسی که می‌رفت تو اتاق مصاحبه، کمتر از یک دقیقه می‌امد بیرون!

با خودم گفتم: اینا با این دَک و پوزشون رد شدن، مگر ممکنه من قبول بشم؟ عُمراً!!
بهتره خودم محترمانه انصراف بدم تا عذرمو نخواستن!
باز یاد پند پدر افتادم که مثبت اندیش باش، نشستم و منتظر نوبتم شدم🍃🌺

*اون‌روز حرفای بابام بهم انرژی می‌داد*

توی این فکرا بودم که اسم‌مو صدا زدن.
وارد اتاق مصاحبه‌ شدم، دیدم۳نفر نشستن و به من نگاه می‌کنند😳

یکی‌شون گفت: کِی می‌خواهی کارتو شروع کنی؟

لحظه‌ای فکر کردم، داره مسخره‌م می‌کنه
یاد نصیحت آخر پدرم افتادم که خودت رو باور کن و اعتماد به نفس داشته باش!

پس با اطمینان کامل بهشون جواب دادم:
ِان شاءالله بعد از همین مصاحبه آماده‌ام
یکی از اونا گفت: شما پذیرفته شدی!!
باتعجب گفتم: هنوزکه سوالی نپرسیدید؟!
گفت: چون با پرسش که نمی‌شه مهارت داوطلب رو فهمید، گزینش ما عملی بود.
با دوربین مداربسته دیدیم، تنها شما بودی که تلاش کردی از درب ورود تا اینجا، نقصها رو اصلاح کنی..

در آن لحظه همه چی از ذهنم پاک شد، کار، مصاحبه، شغل و..
هیچ چیز جز صورت پدرم را ندیدم، کسی که ظاهرش سختگیر، اما درونش پر از محبت بود و آینده نگری..

عزیزانم!

در ماوراء نصایح و توبیخهای‌ مادرها و پدرها، محبتی نهفته است که روزی حکمت آن را خواهید فهمید...

اما شاید دیگر آنها در کنار ما نباشند: می‌گن قدیما حیاطها درب نداشت
اگر درب داشت هیچوقت قفل نبود...

می‌دونید چرا قدیمیا اینقدر مخلص بودند؟
چرا اينقدر شاد بودن؟
چرا اينقدر احساس تنهايی نمی‌كردند؟
چرا زندگی‌ها بركت داشت؟
چرا عمرشون طولانی بود؟...

چون تو کتاب‌ها دنبال ثواب نمی‌گشتند
که چی بخونند ثواب داره،
 دنبال عمل‌کردن بودند. فقط یک کلام می‌گفتند:
خدایا به داده‌هایت شکر.
نمی‌گفتند تشنه رو آب بدید ثواب داره
می‌گفتند آب بدید به بچه که طاقت نداره

موقعی که غذا می‌پختند، نمی‌گفتند بدیم ‌به همسایه ثواب داره، می‌گفتند بو بلند شده، همسایه میلش می‌کشه 
ببریم اونا هم بخورن.

موقعی که یکی مریض می‌شد نمی‌گفتن
این دعا رو بخونی خوب می‌شی، می‌رفتن
خونه طرف ظرفاشو می‌شستن جارو می‌زدن، غذاشو می‌پختن که بچه‌هایش‌غصه نخورن

اول و آخر کلامشون رحم و مهربانی بود.
به بچه عیدی می‌دادند، می‌گفتن دلشون شاد می‌شه

 به همسایه می‌رسیدن می‌گفتن همسایه 
از خواهر و برادر به آدم نزدیکتره...

 خدایا قلب ما را جلا بده که تو کتاب‌ها
دنبال ثواب نگردیم خودمان را اصلاح‌کنیم و با عمل کردن به ثواب برسیم‌ 💝
نه فقط با خواندن دعا...
 
مهربان باشیم
محبت کنیم بی‌منت...💗

[ چهارشنبه ۱۷ فروردین ۱۴۰۱ ] [ 12:33 ] [ قاسمی علی ]

دعوت نامۀ خدا برای مهمانی

«دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَى ضِیَافَةِ اللَّهِ؛  دعوت شده اید به مهمانى خدا». ضیافت و مهمانی که خداوند متعال در این فصل از سال بر پا نموده با هیچ ضیافت و مهمانی قابل مقایسه نیست؛ چرا که در بسیاری از مهمانی های معمول و مرسوم، بعد از پذیرایی، جشن و سرور این عوارض و  پیامدهای نامناسب آن است که بر روح، روان و حتی جسم افراد سنگینی می نماید، این در حالی است که در مهمانی خدا انسان شوق پرواز و احساس سبک بالی و راحتی غیر قابل توصیف بر او نمایان می شود.

از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) نقل شده است که فرمودند: «لَوْ یَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِی رَمَضَانَ لَوَدَّ أَنْ یَكُونَ رَمَضَانُ السَّنَة؛  اگر بنده «خدا» مى دانست كه در ماه رمضان چیست [چه بركتى وجود دارد] دوست مى  داشت كه تمام سال، رمضان باشد»

در اهمیت و ارزش این مهمانی همین بس که گویی خدای متعال در های بهشت را برای پذیرایی از مهمانان خود گشوده است.  از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که فرمودند: «إذا استَهَلَّ رَمَضانُ غُلِّقَت أبوابُ النارِ، و فُتِحَت إبوابُ الجِنانِ، و صُفِّدَتِ الشَّیطانُ؛  چون ھلال ماه رمضان پدید آید، درھاى دوزخ بسته گردد و درھاى بهشت گشوده شود و شیاطین به زنجیر كشیده شوند».
دعوت نامۀ خداوند برای مهمانی در این ماه با ارزش ترین نعمت ها برای  همه ی انسانها است... به راستی اگر کسی نتواند به این دعوت آسمانی پاسخ درست و مثبت دهد، درمانده ترین افراد در روی زمین خواهد بود؛ چرا که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) در این خصوص فرمودند: «فَانَّ الشَّقی مَن حُرِمَ غُفرانَ اللهِ فی هذا الشَّهرِ العَظیمِ؛  شقی کسی است که در این ماه بزرگ از مغفرت خداوندی محروم بماند.»

اسباب و لوازم ضروری این مهمانی با شکوه

در هر مهمانی و ضیافتی انسان خود را معطر و زیبا می نماید، رنگ و لعاب جذاب و دلربا به خود می دهد، ولی در مهمانی و ضیافت که  خدا بر پا نموده، دوست دارد مهمان هایش رنگ بوی الهی به خود گیرند، رنگ لعابی که گویای اخلاق و اوصاف الهی است: «صِبْغَةَ اللّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدونَ؛ [سوره البقرة، آیه 138] این رنگ خداست و رنگ چه کسی از رنگ خدا بهتر است ما پرستندگان او هستیم».

[ دوشنبه ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ ] [ 18:51 ] [ قاسمی علی ]


این چراغی است که تا شام ابد جلوه گر است

این یتیمی است که بر عالم خلقت پدر است

این نجات همه در دامن موج خطر است

این رسولی است که از کل رُسُل خوب‌تر است

مبعث پیامبر خوبی‌ها، حضرت محمد (ص) مبارک


ای تا قیامت جاودان اسلام تو آئین تو

ای نقش لبخند خدا روی لب خونین تو

دشمن هم از کف داده دل بر منطق شیرین تو

قرآن و عترت تا ابد رمز بقای دین تو

عید مبعث بر تمام مسلمانان مبارک

[ دوشنبه ۹ اسفند ۱۴۰۰ ] [ 22:59 ] [ قاسمی علی ]

مرد یعنی یار هستی در وجود
مرد یعنی یک فرشته در سجود
مرد یعنی هدیه ی زن از خدا
مرد یعنی همدم و یک هم صدا
مرد یعنی عشق و هستی، زندگی
مرد یعنی یک جهان پایندگی
مرد یعنی اردیبهشت، فصل بهار
مرد یعنی زندگی در لاله زار
مرد یعنی عاطفه، مهر و وفا
مرد یعنی معدن نور و صفا
مرد یعنی راز، محرم، یک رفیق
مرد یعنی یار یکدل، یک شفیق
مرد یعنی پدر مردان مرد
مرد یعنی همدم دوران درد
مرد یعنی حس خوش، حس عجیب
مرد یعنی بوستانی پر نصیب
مرد یعنی باغهای آرزو
مرد یعنی نعمتی در پیش رو
مرد یعنی بنده ی خوب خدا
میلاد حضرت علی اسطوره مردانگی و روز مرد، مبارک

[ سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ 14:34 ] [ قاسمی علی ]

جریان ولادت حضرت علی علیه السلام در کعبه

تولد آن حضرت در شهر مكه معظمه و در داخل خانه خدا (كعبه) واقع گرديد.

تولد در خانه كعبه، فضيلتي ويژه حضرت علي علیه‌السلام است و خداي متعال تنها وي را به چنين امتيازي كرامت نمود. نه پيش از او و نه پس از او، براي هيچ كسي چنين فضيلتي پديد نيامده است.

مرحوم شیخ عباس قمی، كيفيت ولادت آن حضرت را چنين بيان كرد:

آنچه به سندهاي بسيار وارد شده، آن است كه روزي عباس بن عبدالمطلب با يزيد بن قعنب و با گروهي از بني هاشم و جماعتي از قبيله بني العزي در برابر خانه كعبه نشسته بودند، ناگاه فاطمه بنت اسد به مسجد درآمد و به حضرت اميرالمؤمنين علیه‌السلام، نه ماه آبستن بود و او را درد زائيدن گرفته بود.

پس در برابر خانه كعبه ايستاد و نظر به جانب آسمان افكند و گفت: پروردگارا! من ايمان آورده‌ام به تو و به هر پيامبر و رسولي كه فرستاده‌اي و به هر كتابي كه نازل گردانيده‌اي و تصديق كرده‌ام به گفته‌هاي جدم حضرت ابراهيم خليل علیه‌السلام كه خانه كعبه بنا كرده او است، پس سئوال مي‌كنم از تو به حق اين خانه و به حق آن كسي كه اين خانه را بنا كرده است و به حق اين فرزندي كه در شكم من است و با من سخن مي‌گويد و به سخن گفتن خود مونس من گرديده است و يقين دارم كه او يكي از آيات جلال و عظمت تو است كه آسان كني بر من ولادت او را.

عباس و يزيد بن قعنب گفتند كه چون فاطمه از اين دعا فارغ شد ديديم كه ديوار عقب خانه شكافته شد. فاطمه از آن رخنه داخل شد و از ديده‌هاي ما پنهان گرديد، پس شكاف ديوار به اذن خدا به هم پيوست و ما چون خواستيم در خانه را بگشاييم چندان كه سعي كرديم، در گشوده نشد. دانستيم كه اين امر از جانب خدا واقع شده و فاطمه سه روز در اندرون كعبه ماند.

اهل مكه در كوچه‌ها و بازارها اين قضيه را نقل مي‌كردند و زن‌ها اين حكايت را ياد مي‌كردند و تعجب مي‌نمودند. تا روز چهارم رسيد، پس همان موضع از ديوار كعبه كه شكافته شده بود ديگر باره شكافته شد، فاطمه بنت اسد بيرون آمد و فرزند خود اسدالله الغالب علي بن ابي‌طالب علیه‌السلام را در دست خويش داشت و مي‌گفت: اي گروه مردم! به درستي كه حق تعالي برگزيد مرا از ميان خلق خود و فضيلت داد مرا بر زنان برگزيده كه پيش از من بوده‌اند. زيرا كه حق تعالي برگزيد آسيه دختر مزاحم را و او عبادت كرد حق تعالي را پنهان در موضعي كه عبادت خدا در آن جا سزاوار نبود، مگر در حال ضرورت يعني خانه فرعون. و مريم دختر عمران را حق تعالي برگزيد و ولادت حضرت عیسی علیه‌السلام را بر او آسان گردانيد و در بيابان درخت خشك را جنباند و رطب تازه از براي او از آن درخت فرو ريخت و حق تعالي مرا بر هر دو و زيادتي داد و همچنين بر جميع زنان عالميان كه پيش از من گذشته‌اند. زيرا كه من فرزندي آورده‌ام در ميان خانه برگزيده او و سه روز در آن خانه محترم ماندم و از ميوه‌ها و طعام‌هاي بهشت تناول كردم و چون خواستم كه بيرون آيم در هنگامي كه فرزند برگزيده من بر روي دست من بود، هاتفي از غيب مرا ندا كرد كه: اي فاطمه! اين فرزند بزرگوار را "علي" نام كن، به درستي كه منم خداوند علي أعلي و او را آفريده‌ام از قدرت و عزت و جلال خود و بهره كامل از عدالت خويش به او بخشيدم و نام او را از نام مقدس خود اشتقاق نموده‌ام و او را به آداب خجسته خود تأديب نموده‌ام و امور خود را به او تفويض كرده‌ام و او را به علوم پنهان خود مطلع كرده‌ام و در خانه محترم من متولد شده است و او اول كسي است كه اذان خواهد گفت بر روي خانه من و بت‌ها را خواهد شكست و آن‌ها را از بالاي كعبه به زير خواهد انداخت و مرا به عظمت و مجد و بزرگواري و يگانگي ياد خواهد كرد و اوست امام و پيشوا بعد از حبيب من و برگزيده از جميع خلق من محمد صلی الله علیه و آله كه رسول من است و او وصي او خواهد بود. خوشا حال كسي كه او را دوست دارد و ياري كند او را و واي بر حال كسي كه فرمان او نبرد و ياري او نكند و انكار حق او نمايد.

میلاد مسعود اولین کوکب درخشان سپهر ولایت و امامت،مظهر علم و عزت و عدالت ،

نمونه سخاوت و شجاعت،حیدر کرار امیرالمومنین حضرت امام علی(ع) ،روز مرد و روز پدر ، مبارک باد.

[ سه شنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۰ ] [ 14:10 ] [ قاسمی علی ]

فقط] خداوند است که جان مردم را به هنگام مرگشان می‌گیرد، و [جان] آنان را که نمرده‌اند به هنگام خوابشان [قبض می‌کند]، پس [جانِ] کسانی که مرگ را بر آنان قطعی کرده نگه می‌دارد [و به بدن بازنمی‌گرداند]، و ارواح دیگر را تا مهلت معینی [که از عمرشان باقی است به بدنشان] می‌فرستد، به‌یقین برای اندیشمندان در این [مرگ و حیات، و خواب و بیداری] نشانه‌هایی [از قدرت خدا] است‌  .                                     زمر آیه  ﴿٤٢﴾ 

[ سه شنبه ۵ بهمن ۱۴۰۰ ] [ 21:15 ] [ قاسمی علی ]

👇👇*درسی برای همه*👇👇

🇮🇷 *کسانی که از تاریخ عبرت نگیرند مجبورند فاجعه های ان را مجددا تحمل کنند.* 

🚀🚀ما در دفاع مقدس جنگیدیم و 220 هزار شهید دادیم در برابر تجاوز به وطن و ناموسمان دادیم ولی مردم بوسنی که سلاح را زمین گذاشتند 300 هزار کشته دادند و سرزمین شان لگدمال و ناموس شان هتک حیثیت شد

⚫ *این اتفاقات تلخ نباید فراموش شود* 
● یادی از جنگ صربهای اروپایی براى *فريفتگان فرهنگ غرب وحشی خونخوار*

⛔ 20 سال از *جنگ و نسل کشی* صربها علیه مسلمانان بوسنی *درقلب اروپا گذشت*.
جنگی که در آن *300 هزار مسلمان شهید و 60 هزار زن و دختربچه را به زور ربودند، و یک و نیم میلیون نفر ناچار به مهاجرت شدند*! 

*آیا بیاد میاوریم؟*
 یا 
*فراموش کرده‌ایم؟!*
یا 
*چیزی درباره آن نمیدانیم؟!*

⭕ گزارشگر شبکه CNN یادی میکند از کشتار مسلمانان بوسنی و از  خبرنگار مشهور (کریستینا امانپور که مسیحی شده) میپرسد:
 *آیا تاریخ بار دیگر تکرار میشود؟* 
امانپور تحلیلی بر واقعه بوسنی ارائه می‌کند: 
*جنگی قرون وسطایی بود*. *قتل* ، *محاصره* ، و *گرسنگی مسلمانان*؛ 
و 
*اروپا دخالت برای پایان جنگ را رد کرد* و گفت: *این یک جنگ داخلی است!!*. 
و 
*این بهانه مسخره‌ای بود!*

📌 هولوکاست مسلمانان نزدیک به 4 سال در این سرزمین ادامه یافت.

*صربها بیش از 800 مسجد را منهدم* کردند که بنای بعضی به قرن 16ميلادى می‌رسید. *کتابخانه تاریخی سارایوو را به آتش کشیدند*. 
🤔 *سازمان ملل بعد از مدتی دخالت کرد و نیروهای خود را در دروازه‌های شهرهای مسلمان نشین مستقر کرد*. 
اما این شهرها در محاصره و آتش می‌سوخت و نیروهای سازمان ملل کاری نمی‌کردند‼️
*صربها هزاران مسلمان را در اردوگاه‌ها زندانی کردند که به علت گرسنگی و شکنجه مانند اسکلت شده بودند*!
 وقتی از فرمانده صربها پرسیده شد: 
چرا؟
 جواب داد: 
چون آنها حاضر نبودند گوشت خوک بخورند!!‼️‼️فقط همین☠️

در آن زمان روزنامه گاردین نقشه اسارتگاه زنان که 17 اردوگاه بود را منتشر کرد.
گاردین عکس دختر بچه‌ اسیری را که خون از پاهایش سرازیر بود چاپ کرد و نوشت *جرم این دختر این است که مسلمان است؟*. 😭

رهبر صربها از رهبر مسلمانان منطقه زیبا *جهت 👈👈مذاکره دعوت کرد*، و به او سیگار تعارف کرد و خندید و سپس *دستور قتلش را داد!*، 
و سپس شنیع ترین کارها را با مردم این منطقه کردند.

✴ اما بدترین جنایتها در منطقه سربره نتیسا انجام شد *درحالیکه این شهر در محاصره نیروهای سازمان ملل بود، این نیروها همراه صربها به عیش و نوش می‌پرداختند و بعضی از آنها از زنان مسلمان میخواستند در برابر لقمه‌ای نان شرفش را بدهد!!!*.

صربها منطقه سربره نیتسا را *دو سال محاصره کردند و یک لحظه بمباران متوقف نمی‌شد*.
 صربها حتی کمکهای خیرخواهانه غذا و دارو را هم می‌دزدیدند.
سپس غربیها تصمیم گرفتند که منطقه را به گرگهای هلندی که قرار بود حمایت کننده مردم باشند، تحویل دهند، ولی هلندی ها بجای حمایت از مردم، با صربها دست به یکی کردند.
به مسلمانان فشار آوردند که 🚀اسلحه🚀 خود را زمین بگذارند و امان نامه بگیرند. 
*نتیجه‌ی تسلیم آنها، تصرف شهر سربره نیتسا به دست صربها بود و صربها هم ۱۲۰۰۰ مرد جوان آنها را جدا کرده و سر بریدند و سپس اجساد آنها را تکه تکه کردند*.
صربها بر روی جسد مردان مسلمان میایستادند و بر چهره آنها با خنجر صلیب میکشیدند. 
اما زنها، 
*به شرف آنها تجاوز شد و برخی را کشتند و سوزاندند!*. 
کشتار مسلمانان روزها ادامه یافت تا اینکه سقوط این شهر درتابستان ۱۹۹۵ اتفاق افتاد،
 *و این کشتار و نسل کشی بیرحمانه فقط بجرم مسلمانی اتفاق افتاد!*

▪ *مادر* مسلمان دست سرباز صرب را گرفت *تا کودک خود را نجات دهد*، ولی سرباز صرب *دست مادر را قطع می‌کرد* و سپس *کودک را پیش چشمان مادرش سر می‌برید*.

بعد از کشتار شهر سربره نیتسا "رادوان کارادویچ"ی آدمکش، فاتحانه وارد شهر شد و اعلام کرد که این شهر متعلق به صربستان بوده و خواهد بود.

*صربها زنان مسلمان را پس از تجاوز ۹ ماه زندانی میکردند و می‌گفتند می‌خواهیم بچه صرب برایمان بزایند* .

😡 *ما این جنایتها را به یاد می‌آوریم و می‌گوییم*:

● ما فاجعه بالکان را فراموش نمی‌کنیم! 
● ما غرناطه‌ اسپانیا و کشتار مسلمانان را فراموش نمی‌کنیم! 
● ما فلسطین و جنایات غرب و یهود را فراموش نمی‌کنیم! 
و 
● در برابر *جنایات اروپاییان در بوسنی* میگوییم:
هرگز فراموش نمی‌کنیم! هرگز نمی‌بخشیم! 
و 
*هرگز شعارهای فریبنده "حقوق بشری" آنها را باور نداریم*.
 ☝️☝️☝️☝️☝️☝️☝️

           ـــــــــــــــــــــــــــــــــ

🤔 *اما ما پس از 20 سال هنوز درس نگرفته‌ایم!*

صربها علما را می‌کشتند و مساجد را ویران میکردند. 

😭 در آن زمان یک *روزنامه‌ی انگلیسی در مورد نسل کشی* در بوسنی نوشت: 
*جنگی در قرن بیستم با شیوه‌ای قرون وسطایی!*.

❌ای کسی که این متن را میخوانی تقاضا میکنم ان را برای دوستان خود بفرستی 
 تا
این واقعه ها فراموش نشود و نسلهای آینده بدانند.

✔  *این پیامی است برای فریفتگان فرهنگ غرب که دلبسته و مشتاق رابطه بیشتر باغرب و اروپاهستند 
 است.....!*

بله عزیزان 
*نبایدیادمان بر‌ودهمین چند وقت پیش بود که داعشیهابا فرماندهی آمریکا وانگلیس وحرام زاده های کودک کش رژیم صهیونستی و پولهای کثیف وهابیون حجازی و سکوت اروپائیان چه رفتاری بامردم سوریه و عراق ومنطقه داشتن* ۰😭
یادمان هست با *زنهای شیعه و ایزدی* چکارکردند!؟😡
*به زور* واردخانه های آنها می شدند مردها را کشته و زنها را موردتجاوز قراردادند
و 
*به عنوان برده* بردند و با قیمت یک حیوان به کشورهای پَست عربی برای بهره برداری جنسی *فروختند*🤔
*جلوی چشم مردها به زنهایشان تجاوز و بچه ها را سر بریدند وحتی شکم زنان حامله را پاره کردند و با جسم نوزادهای آنها فوتبال بازی کردند* 😡
دقیقا
همان کاری که منافقین در تهران کردند
و
صربها در بوسنی

یادمان هست که
*نوزادهارا کباب کردند وگوشت آنها را به خورد مادرشان دادند*😳
و 
*چگونه همه خانه ها و مساجد و مراکز تاریخی و فرهنگی را تخریب ونابودکردند!*
و
*هزاران جنایت که شرم مانع بیان آنهاست*

🔥🔥🔥
ایا فکر میکنید این اتفاق یکبار در اروپا اتفاق افتاد و تمام⁉️... مگر سردار سلیمانی نفرمود که مادری را دیدم که داعشی ها کودکش را کباب کردند و در ظرف پلو برایش فرستادند‼️🔥🔥🔥🔥

🇮🇷 *《 همه این جنایت مقدمه ورود به خاک پاک و مقدس جمهوری اسلامی و فتح ایران بود. 
*سئوال* 👇🏿
*اگر وارد کشور ما می شدند چه اتفاقی می افتاد!؟؟؟*🤔
همه می دانیم که این 
*همه جنایت برای رسیدن به کشور ما بود*
که از همه ملت ما به جرم مسلمان بودن انتقام گرفتند ،
یک لحظه تصورکنید این نقشه شوم انجام می شد
چه اتفاقی می افتاد
 بله...
 *تکرار جنایات اسپانیا و صربستان و  سوریه و عراق به شدید ترین صورت ممکن* 
و
*دنیای وحشی غرب* نه تنها سکوت ، بلکه همراهی می کرد!!؟؟
پس یادمان باشدکه 
*همه ما بدهکار شهدا هستیم*
و
حداقل کاری که باید انجام بدیم این است که هرکس درحد توانش تلاش کند و این متن را به دیگران ارسال کند و در زندگی راه پرافتخار شهدا را ادامه دهد.

[ دوشنبه ۱۵ آذر ۱۴۰۰ ] [ 21:45 ] [ قاسمی علی ]

🌼  مهلت ندادن عزرائیل 🌼

حضرت عیسی (علیه السلام) با مادرش مریم (سلام الله علیها) در کوهی به عبادت خدا مشغول بودند، و روزها را روزه می گرفتند. غذایشان از گیاهان کوه بود که عیسی (علیه السلام) تهیه می نمود.

 یک روز نزدیک غروب شد، عیسی (علیه السلام) مادرش را تنها گذاشت و برای به دست آوردن سبزیجات کوهی، رفت، هنگام افطار فرا رسید، مریم (سلام الله علیها) برخاست تا نماز بخواند، ناگاه عزرائیل نزد مریم (سلام الله علیها) آمد و بر او سلام کرد، مریم پرسید: تو کیستی که در اول شب بر من سلام کردی و با دیدن تو، بیمناک شدم؟.

عزرائیل گفت: من فرشته مرگ هستم.

مریم پرسید: برای چه به اینجا آمده ای؟

عزرائیل گفت: برای قبض روح تو آمده ام.

مریم گفت: چند دقیقه به من مهلت بده تا پسرم نزد من بیاید

عزرائیل گفت: مهلتی در کار نیست، و آنگاه روح مریم (سلام الله علیها) را قبض نمود.

عیسی (علیه السلام) وقتی نزد مادر آمد، نگاه کرد که مادرش بر زمین افتاده است، تصور کرد که مادرش خوابیده است، مدتی توقف کرد، دید مادرش بیدار نشد و وقت افطار گذشته است، صدا زد ای مادر برخیز! افطار کن.

ندائی از بالای سرش شنید که مادرت از دنیا رفته و خداوند در مورد وفات مادرت به تو پاداش می دهد.

عیسی (علیه السلام) با دلی سوخته، به تجهیز جنازه مادر پرداخت و او را به خاک سپرد و، غمگین بر سر تربتش نشست و گریه می کرد و به یاد مادر گفتاری جانسوز می گفت، در این هنگام ندائی شنید، سرش را بلند کرد، مادرش را در بهشت (برزخی) که در کاخی از یاقوت سرخ بود دید گفت: ای مادرم! از دوری تو سخت اندوهگین هستم.

مریم (سلام الله علیها) فرمود: پسرم، خدا را مونس خود کن تا اندوهت برطرف گردد.

عیسی (علیه السلام) گفت: مادر جان با زبان گرسنه و روزه از دنیا رفتی.

مریم (سلام الله علیها) فرمود: خداوند گواراترین غذا که نظیر نداشت به من خورانید.

عیسی (علیه السلام) گفت: ای مادر! آیا هیچ آرزو داری؟

مریم (سلام الله علیها) گفت: آرزو دارم یک بار دیگر به دنیا باز گردم، تا یک روز و یک شب را به نماز برآورم، ای پسر اکنون که در دنیا هستی و مرگ به سراغت نیامده است، هر چه می توانی توشه راه آخرت را (با انجام اعمال نیک) از دنیا برگیر

 

📚 منهاج الشارعین - منهج 13، ص 591

[ پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۰ ] [ 13:2 ] [ قاسمی علی ]

 

پيام امام خمينى (ره) به مناسبت شهادت آيت الله مدنى(شهيد محراب)

 

 بسم الله الرحمن الرحيم،

انالله و انااليه راجعون با شهيد نمودن يک تن ديگر از ذريه رسول الله و اولاد روحانى و جسمانى شهيد بزرگ اميرالمؤمنين (ع) سند جنايت منحرفان و منافقان به ثبت رسيد. سيد بزرگوار و عالم عادل عالى قدر و معلم اخلاق و معنويات، حجت الاسلام و المسلمين شهيد عظيم الشان مرحوم حاج سيد اسدالله مدنى رضوان الله عليه، همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت به دست منافقى شقى به شهادت رسيد.

اگر با به شهادت رسيدن مولاى متقيان اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزيزش شهيد مدنى هم آرزوى منافقان را بر آورده خواهد کرد. اگر خوارج سياه بخت از شهادت ولى الله الاعظم طرفى بستند و به حکومت رسيدند، اين گروهکهاى خائن نيز به آمال خبيث خود که سقوط حکومت اسلام و برقرارى حکومت آمريکايى است مى رسند. آنان لعنت خدا و رسول و ننگ ابدى را براى خود و اينان عذاب ابدى خدا و نفرت و لعنت قادر متعال و امت اسلام را براى خود و هم پيمانان و اربابان خونخوار خويش به بار آوردند.

ملت بزرگ و روحانيت معظم چون صفى مرصوص ايستاده اند که هر پرچمى از دست تواناى سردارى بيفتد سردار ديگرى آن را برداشته و به ميدان آيد و با قدرت بيشتر در حفظ پرچم اسلامى به کوشش برخيزد .

شهيد مدنى با شهادت مظلومانه خود ضد انقلاب و منافقين ضد اسلام را بکلى منزوى کرد. اين چهره نورانى اسلامى عمرى را در تهذيب نفس و خدمت به اسلام و تربيت مسلمانان و مجاهده در راه حق عليه باطل گذراند و از چهره هاى کم نظيرى بود که به حد و افر از علم و عمل و تقوى و تعهد و زهد و خودسازى برخوردار بود. به شهادت رساندن چنين شخصيتى به تمام معنى اسلامى همراه با تنى چند از فرزندان اسلام و ياران باوفاى انقلاب اسلامى در ميعادگاه نماز جمعه و در حضور جماعت مسلمين جز عناد با اسلام و کمر بستن به محو آثار شريعت و تعطيل جمعه و جماعت مسلمين توجيهى ندارد. اگر تا امروز براى جنايتها و شرارتهاى خود بهانه هاى بى پايه اى مى تراشيدند، در شهادت اين عالم متقى که جز درباره خدمت به اسلام و مسلمانان نمى انديشيد بهانه اى جز انتقام از اسلام و ملت شريف نمى توانند بتراشند. انتقام از اسلام که آن را اساس سقوط دستگاههاى جبار و شکست ابرقدرتها در ايران و پس از آن در منطقه مى بينند و از ملت قدرتمند که پشت بر آنان نموده و کاخهاى آمال و آرزوى آنان را در هم کوبيده و تمامى آنانرا از صحنه تا ابد بيرون رانده است مى گيرند.

مردم رزمنده ايران و خصوص مردم غيرتمند آذربايجان که چنين روحانى متعهد و معلم عالى قدرى را از دست داده اند و حريف شکست خورده خود را مى شناسند، با عزمى جزم و اراده اى خلل ناپذير انتقام خود را از آنان مى گيرند. اينجانب، شهادت اين مجاهد عزيز عظيم و ياران باوفايش را به پيشگاه اجداد طاهرينش، خصوصا بقية الله - ارواحناله الفدا - و به ملت مجاهد ايران و اهالى غيور و شجاع آذربايجان و به حوزه هاى علميه و به خاندان محترم اين شهيدان تبريک و تسليت میگويم.

خط سرخ شهادت، خط آل محمد (ص) و على (ع) است و اين افتخار ازخاندان نبوت و ولايت به ذريه طيبه آن بزرگواران و به پيروان خط آنان به ارث رسيده است. درود خداوند و سلام امت اسلام بر اين خط سرخ شهادت و رحمت بى پايان حق تعالى بر شهيدان اين خط در طول تاريخ و افتخار و سرافرازى بر فرزندان پرتوان پيروزى آفرين اسلام و شهداى راه آن و ننگ و نفرت و لعنت ابدى بر وابستگان و پيروان شياطين شرق و غرب خصوصا شيطان بزرگ آمريکاى جنايتکار که با نقشه هاى شيطانى شکست خورده خود گمان کرده ملتى را که براى خداوند متعال و اسلام بزرگ قيام نموده و هزاران شهيد و معلول تقديم نموده با اين دغل بازيها مى تواند سست کند و يا از ميدان به در برد. اينان پيروان سيد شهيدانند که در راه اسلام و قرآن کريم، از طفل شش ماهه تا پيرمرد هشتاد ساله را قربان کرد و اسلام عزيز را با خون پاک خود آبيارى و زنده نمود.

ارتش و سپاه و بسيج و ساير قواى مسلح نظامى و انتظامى و مردمى ما پيرو اوليايى هستند که همه چيز خود را در راه هدف و عقيده فدا نموده و براى اسلام و پيروان معظم آن شرف و افتخار آفريدند.

از خداوند تعالى عظمت اسلام و مسلمين و رحمت براى شهيدان خصوصاً شهداى اخيرمان و بالاخص شهيد عزيز مدنى معظم و سلامت کامل براى مجروحین اين حادثه و صبر و استقامت براى ملت بزرگ خصوصاً آذربايجانيهاى عزيز و بازماندگان شهيدان خواهانم. سلام و درود بر همگان .

والسلام على عبادلله الصالحين،

روح الله الموسوى الخمينى،

21 شهريور 1360

 

[ شنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۰ ] [ 19:54 ] [ قاسمی علی ]

ضعف مرا به حساب انقلاب و مکتب من نگذارید 

 

 

 

 

ضعف مرا  به  حساب مکتب و انقلاب من  نگذارید 

اين جملہ ی زیبا رانصب كردہ بود پشت ميزش! 

ازانقلاب برای خودش مايہ نمی گذاشت...  

    هيچ وقت...

 

شهید محمد علی رجایی، رئیس جمهور و شهید محمد جواد باهنر، نخست وزیری که نمونه ی بارزی از دولتمردان مردمی و مکتبی بودند که  دشمن  زبون  تاب و توان  تحمل این  مقلدین  امام  و خادمین  ملت  را  بر نتابید .

تا  اینکه در هشتم شهریور سال 1360 دربمب گذاری عوامل نفوذی دشمن و با انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت دو یار دیرین امام (ره) و انقلاب و دو اسوه علم و تقوا، مردم ایران  را  عزادار کردند.

به منظور آشنایی مردم با فعالیت ها و بیان اهداف و برنامه های آینده دولت، هفته ای به نام هفته دولت نامگذاری شده است که از دوم تا هشتم شهریور می باشد.

 علت نامگذاری چنین هفته ای این است که دولت شهید رجایی، نخستین دولت مکتبی بود که در آن دوره بحرانی حداکثر تلاش و کوشش خود را برای خدمت به اهداف مقدس انقلاب، صادقانه عمل کرد تا آن جا که جان خویش را بر سر آن نهادند همراهى ملت با دولت و پشتیبانى آحاد مردم از آن، از عوامل ثبات دولت و اقتدار آن است و این رابطه، تا هنگامى که دولت یک دولت ارزشى ، مکتبی و خدمت گزار باشد، پایدار خواهد بود.و نصرت  الهی هم  شامل ان  خواهد شد.

 

روحشان  قرین  رحمت  واسعه  و بی منتهای اللهی

[ یکشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۰ ] [ 14:33 ] [ قاسمی علی ]

اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِي عِنْدَكَ وَجِيهاً  بِالْحُسَيْنِ عليه السّلام فِي الدُّنْيَا وَ  اﻵْخِرَهِ 
خدايا به حق حسين عليه السلام مرا   نزد خود در دنيا و آخرت آبرومند قرارده،

[ چهارشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۰ ] [ 14:35 ] [ قاسمی علی ]

 

باید ما محرّم و صفر را زنده نگه داریم به ذکر مصائب اهل بیت علیهم السلام…

محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکاری سید الشهدا- سلام الله علیه- است که اسلام را برای ما زنده نگه داشته است

صحیفه امام، ج‏15، ص: 330

[ دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ ] [ 21:59 ] [ قاسمی علی ]

بنابر اعتقادات شیعی، جریان مباهله پیامبر(ص) نه تنها نشانگر حقانیت اصل دعوت پیامبر(ص) است، بلکه بر فضیلت ویژه همراهان او (حضرت فاطمه و حسنین علیهم السلام ) در این ماجرا دلالت می‌کند. شیعیان بر این اساس، معتقدند امام علی(ع) بر اساس آیه مباهله، به منزلۀ نَفْس و جان پیامبر است.

آیه مباهله

آیه مباهله آیه ۶۱ سوره آل عمران است که اشاره به واقعه مباهله دارد:

فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل‌لَّعْنَتَ اللَّـهِ عَلَی الْكَاذِبِینَ ﴿۶۱

بنابراین، پس از فرارسیدن علم [وحی] به تو، هر کس درباره او [حضرت عیسی(ع)]، با تو به چالش برخیزد، به او بگو: بیایید تا فرزندانمان و فرزندانتان، و زنانمان و زنانتان، و جان‌هایمان و جان‌هایتان را فراخوانیم، آنگاه (به درگاه خداوند) زاری [تضرّع] کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم.

معنای لغوی مباهله

« مباهله » یعنی یکدیگر را لعن و نفرین کردن. « بَهَلَهُ اللهُ » یعنی خدا او را لعنت نماید و از رحمت خویش دور کند.

شرح واقعه

واقعه مباهله با نامه پیامبر(ص) به مسیحیان نجران و دعوت آنان به اسلام شروع شد و در نهایت با عقب‌ نشستن نجرانیان و ایمان ‌آوردن عده‌ای از آنان پایان یافت.

نامه پیامبر(ص) و دعوت به اسلام

پیامبر اسلام(ص) همزمان با مکاتبه با سران حکومت‌های جهان و مراکز مذهبی، نامه‌ای به اسقف نجران نوشت و در آن نامه از ساکنان نجران خواست که اسلام را بپذیرند. مسیحیان تصمیم گرفتند که گروهی را به نمایندگی از خود به مدینه بفرستند تا با پیامبر سخن بگویند و سخنان او را بررسی کنند.

هیأت نجران که شامل بیش از ده نفر از بزرگان آنان بود، به ریاست و سرپرستی سه نفر به نام‌های عاقب، سید و ابوحارثه به مدینه آمدند. هیأت نمایندگان در مسجد مدینه با پیامبر اسلام گفتگو کردند. پس از اصرار دو طرف بر حقانیت عقاید خود، تصمیم بر این شد که مسئله از راه مباهله خاتمه یابد، از این رو قرار شد که فردای آن روز، همگی خارج از شهر مدینه، در دامنۀ صحرا برای مباهله آماده شوند.

حاضرشدن افراد و گفتگوها

بامداد روز مباهله، حضرت رسول(ص) به خانه حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد. دست امام حسن(ع) را گرفته و امام حسین(ع) را در آغوش گرفت، و به همراه حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) برای مباهله، از مدینه بیرون آمد. چون نصارا آنان را دیدند، ابوحارثه پرسید که این‌ها کیستند که با او همراهند؟ پاسخ شنید:

آن که پیش روی اوست، پسر عموی او و شوهر دخترش و محبوب‌ترین خلق نزد اوست؛ آن دو طفل، فرزندان اویند از دخترش؛ و آن زن، فاطمه دختر اوست که عزیزترین خلق، نزد اوست.

پیامبر(ص) برای مباهله، به دو زانو نشست. سید و عاقب، پسران خود را برای مباهله برداشتند. ابوحارثه گفت: به خدا سوگند چنان نشسته است که پیغمبران برای مباهله می‌نشستند، و سپس برگشت. سید گفت: کجا می‌روی؟ گفت: اگر محمد بر حق نبود چنین بر مباهله جرأت نمی‌کرد و اگر با ما مباهله کند پیش از آنکه سال بر ما بگذرد، یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.

در روایتی دیگر آمده است که وی گفت: من صورت‌هایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند کوهی را از جای خود بركَنَد، هر آینه کنده خواهد شد. پس مباهله مکنید که هلاک می‌شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند.

عقب‌نشستن نجرانیان

سپس ابوحارثه نزد پیامبر آمد و گفت: ای ابوالقاسم! از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت ادای آن را داشته باشیم. پس، حضرت با ایشان مصالحه نمود که هر سال، دو هزار حلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد، و نیز اگر جنگی با یمن روی دهد، سی زره، سی نیزه و سی اسب را به مسلمانان، عاریه دهند، و پیامبر(ص) ضامن برگرداندن این ابزار خواهد بود. پس از نوشته ‌شدن صلح نامه آنان برگشتند.

پیامبر بعدها فرمود: سوگند به آن خداوندی که جانم در قبضه قدرت اوست، که هلاکت اهل نجران نزدیک شده بود و اگر با من مباهله می‌کردند هر آینه همگی به میمون و خوک مسخ می‌شدند و هر آینه تمام این وادی برایشان آتش می‌شد و می‌سوختند و حق تعالی جمیع اهل نجران را نابود می‌کرد و حتی پرنده بر سر درختان ایشان نمی‌ماند و همه نصاری پیش از سال می‌مردند.

پس از برگشتن نصارا به نجران طولی نکشید که سید و عاقب، با آوردن هدایایی، نزد پیامبر(ص) آمده، مسلمان شدند.

افراد حاضر و زمان مباهله

وقوع این حادثه از مسلّمات بین مورّخان و راویان حدیث، اعم از شیعه و سنی، است. درباره اینکه از گروه نجران چه کسانی برای مباهله حاضر شدند، اختلاف نظر وجود دارد؛اما در مورد اینکه امام علی(ع)، فاطمه، حسن و حسین(ع) همراهان پیامبر(ص) بوده‌اند، بیشتر مفسران و مُحدّثان شیعه و سنی هم‌ نظرند.

درباره زمان مباهله شیخ مفید می‌نویسد این واقعه پس از فتح مکه (سال هشتم هجری) و قبل از حجة الوداع (سال دهم هجری) رخ داد. روز مباهله را برخی ۲۴ ذی‌الحجه

 و برخی روز ۲۱ این ماه دانسته‌اند.

 شیخ انصاری روز ۲۴ ذی الحجه را نظر مشهور دانسته و غسل در این روز را مستحب می‌داند.

 شیخ عباس قمی، در کتاب مفاتیح الجنان اعمال این روز را در روز ۲۴ ذی‌الحجه ذکر می‌کند، که از جمله اعمال آن، غسل و روزه است.

 

[ سه شنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۰ ] [ 21:55 ] [ قاسمی علی ]

پیامبر(ص) در غدیر خم چه گفتند؟

... هان مردمان!

آخرین بار است که در این اجتماع به پا ایستاده ام.

پس بشنوید و فرمان حق را گردن گذارید؛

چرا که خداوند عزّوجلّ صاحب اختیار و ولی و معبود شماست؛

و پس از خداوند ولی شما، فرستاده و پیامبر اوست که اکنون در برابر شماست و با شما سخن می گوید.

و پس از من به فرمان پروردگار، علی ولی و صاحب اختیار و امام شماست. آن گاه امامت در فرزندان من از نسل علی خواهد بود. این قانون تا برپایی رستاخیز که خدا و رسول او را دیدار کنید دوام دارد.

[ شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ 11:36 ] [ قاسمی علی ]

 

 

[ شنبه ۹ مرداد ۱۴۰۰ ] [ 10:59 ] [ قاسمی علی ]
........ مطالب قديمي‌تر >>

درباره وبلاگ

            سلام
بسم الله الرحمن الرحیم       
با عرض ادب و احترام. از اینکه به خانه ی خود سرزده اید سپاسگذارم و امیدوارم مصدع اوقات شریفتان نشده و مفید به فایده باشد.
از نظرات و پیشنهادات سازنده ی خود در راستای ارتقاع کمی و کیفی این وبلاک حقیر را یاری نموده تا بتوانم قدمی مفید برای عزبزان بازدید کننده داشته باشم.
از خداوند منان توفیقات روز افزون برای شما خواستارم.

http://www.2011faegh78.blogfa.com/
aligasemi31@
https://www.instagram.com/faeghiali1/
faeghiali2@
faeghiali3@
faeghiali4@
faeghiali4@
faeghiali4@
faeghiali5@ این هم حذف کردند هار گرامی ها
نواي وبلاگ
امکانات وب
تاریخ روز #99FF00



در اين وبلاگ
در كل اينترنت